ستاره

ستاره

ستاره

ستاره

خارج از خانه


نزدیک به ده سال گذشته بود از دورسلی خواب بیدار شده بود برای پیدا کردن برادر زاده خود در مرحله جلو است، اما پریوت درایو اصلا نباید تغییر کرده بود. خورشید در همان باغ جلو مرتب افزایش یافت و روشن کردن تعداد برنج چهار در مقابل دورسلی، درب؛ آقای Dursley شاهد گزارش اخبار سرنوشت ساز در مورد جغدها بود. فقط عکس ها در قوطی ده سال پیش، به حال تعداد زیادی شده است از تصاویر از آنچه مانند یک توپ ساحل صورتی بزرگ پوشیدن کلاه سر گذاشتن مختلف رنگ نگاه وجود دارد - اما دادلی دورسلی چه دیگر یک کودک، و در حال حاضر عکس نشان داد یک پسر بور بزرگ سوار دوچرخه خود را، در چرخ فلک در این نمایشگاه، بازی های کامپیوتری با پدرش، که در آغوش گرفت و بوسید توسط مادر خود را. قهرمان اتاق دیگر در خانه هم زندگی نمی کند.

با این حال هری پاتر هنوز هم وجود دارد، به خواب رفتن در حال حاضر، اما برای مدت طولانی نیست. خاله پتونیا او چه بیدار و آن صدای جیغ کشیدن او سر و صدا برای اولین بار از روز ساخته شده بود.

"بالا! بلند شوید حال حاضر! "

هری با شروع از خواب بیدار شد. عمه او دوباره در درب باز می شود.

"بالا!" او برافروخته. هری به او راه رفتن به سمت آشپزخانه و پس از آن صدای ماهی تابه حال بر روی اجاق گاز قرار داده است. او پشت خود را راند و سعی کرد رویای او را داشته باشد. این خوب بود. در آن موتور سیکلت پروازی وجود داشت. او یک احساس خنده دار داشت.

عمه او در  بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.